تحولات منطقه

۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۰
کد خبر: ۴۶۹۶۸۳

خط قرمز- طوبی ساقی: هر چه تلاش می‌کنم فایده‌ای ندارد. گوشی تلفن همراهم را تحویلش داده‌ام و با همه دوستانم قطع رابطه کرده‌ام. می‌گوید تو می‌خواهی با این کارها مرا خاطر جمع کنی و بعد... .

شبح شک و تردید در یک قدمی مرگ یک زن
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

مرد جوان آهی کشید و افزود:از دست کارهایش خسته و کلافه شده‌ام. مشکل من و سیما از دوران نامزدی‌مان شروع شد. لحظه به لحظه مرا کنترل می‌کرد. خانواده ام می‌گفتند این رفتارها از عشق و علاقه زیادی است و کم کم مشکل حل می‌شود. اما نه تنها با گذر زمان مشکلی حل نشد بلکه بی اعتمادی او روز به روز بیشتر شد. این اواخر جرأت نمی‌کردم با همسر برادرم و یا زنان فامیل سلام و احوالپرسی کنم. او در مورد پول و حساب‌های بانکی‌ام نیز از من حساب کشی می‌کرد. یک روز پدرم از سرشوخی گفت قبل از ازدواج هر روز دنبال دختری بوده ام و...  .

 او ضعف سیما را می‌دانست و با این حرف‌ها می‌خواست لج عروسش را در بیاورد. اما با این شوخی بی جا آتشی به جان زندگی‌ام افتاد که نگو و نپرس. مرد جوان در حالی که به پنجره اتاق چشم دوخته بود گفت:یک مرد از زندگی‌اش چه توقعی دارد؟ متأسفانه در مقابل ابراز محبتم پوزخند می‌زد و احساسات پاکم را به تمسخر می‌گرفت.

 کار را با این اشتباه‌ها و حرف‌های نیش دارش به جایی رساند که از او فراری بودم و دوست نداشتم با هم بیرون برویم. البته من هم اشتباه کردم و در فضای مجازی شیفته زنی شدم که برایم عشوه گری‌های مجازی می‌کرد.

او می‌گفت دوستم دارد شنیدن این جمله دلنشین مرا آرام می‌کرد. ارتباط من و این زن فقط در حد یک رابطه مجازی بود. من گوشی و سیم کارت مخفیانه‌ای تهیه کرده بودم و بیرون از خانه با آن زن درارتباط مجازی بودم. نمی‌دانم سیما از کجا متوجه شد و خیلی جدی، از من توضیح می‌خواست. مانده بودم چه بگویم. دلم را به دریا زدم و گفتم مرا از خودش دلزده کرده و... . فکر نمی‌کردم دست به چنین حماقتی بزند. آن شب تا دیر وقت گریه می‌کرد. بعد هم بلند شد به آشپزخانه رفت. نگرانش شده بودم. رفتم با او کمی صحبت کنم. وسط آشپزخانه نشسته بود و می‌گفت یک بسته قرص کامل خورده است. حالش بد شد. بلافاصله سیما را به بیمارستان رساندم. خوشبختانه با تلاش پزشکان مشکل خاصی به وجود نیامد و همسرم جان سالم به در برد. ما بعد از این ماجرا به مرکز مشاوره آمدیم. خوشبختانه نتیجه خوبی هم گرفتیم. دراینجا متوجه شدم من هم ایرادهای بزرگی داشته‌ام. مرد جوان گفت:مشکلی که برای زندگی دایی سیما درچندسال قبل به وجود آمد و منجر به خیانت و طلاق شده تأثیر بدی روی سیما گذاشته و او با کنترل‌های اشتباهش می‌خواست مثلاً زندگی‌مان را حفظ کند.

***گفت وگو با کارشناس

محمد ایرجی پور مدرس مهارت‌های زندگی درباره این ماجرا به خط قرمز گفت:هر زندگی مشترک سرمایه‌ای گرانبها به نام اعتماد لازم دارد.  وی افزود:برای بهره مندی از اعتماد که سرمایه‌ای باارزش در هر زندگی است باید زوج‌های جوان مهارت‌های برقراری ارتباط موثر را بیاموزند. سعی کنند شنونده خوبی باشند، سخنان همدیگر را قطع نکنند و این کار نیاز به نظم و احترام متقابل در اولین گام خود دارد. کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی افزود:زوج‌های جوان باید فرصت بیشتری برای با هم بودن ایجاد کنند و سعی داشته باشند سوءتفاهمی به وجود نیاید. مکالمات تلفنی پنهانی،روابط اینترنتی پنهانی، دوستان پنهانی، حساب‌های بانکی پنهانی و هرنوع رفتار دیگری که برای همسرتان سوء تفاهم ایجاد می‌کند را کنار بگذارید. هر چقدر درستکارتر باشید رفتارهای مرموز و شک برانگیز کمتری خواهید داشت.

 وی گفت:زن و شوهرهای جوان باید مسؤولیت پذیر باشند و به جای آن که با حرف زدن بخواهند کارهای شان را توجیه کنند می‌باید با رفتارهای خود شریک زندگی شان را مطمئن سازند و اعتماد ایجاد کنند. وی تأکید کرد:کنجکاوی کردن و کنترل گرا بودن بیش از حد نشانه تعهد و مسؤولیت شما نسبت به همسرتان نیست و نتیجه سوء برجا می‌گذارد.

 ایرجی پور به زنان و شوهران جوان گفت: زن و شوهر می‌توانند با طرح شفاف و صریح خواسته‌ها و انتظارات‌شان بالحنی دوستانه و صمیمانه اعتماد سازی کنند و این را بدانند که اعتمادسازی فرایندی وقت گیر است و نقطه مقابل آن این که ممکن است در مدت کوتاهی لکه دار شده و از بین برود. پس مراقب رفتار خود باشید و در صورت مواجهه با مشکل حتماً از مشاور خانواده کمک بخواهید تا از وقوع چنین ماجراهایی که گاه نتایج غیرقابل جبران و تأسف بار درپی دارد پیشگیری آگاهانه‌ای به عمل آید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.